سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
رحمت خدا، حاملان قرآن را فرا گرفته استو آنان به نور خداوند ـ عزّوجلّ ـ پوشیده شده اند. ای حاملان قرآن ! با بزرگداشتِ کتابش با خدا دوستی کنید، تا شما را بیشتردوست بدارد و شما را محبوب خلقش گرداند. [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
 
امروز: پنج شنبه 103 اردیبهشت 6

یکی از گروه های واتس آپی که در آن عضویت دارم ، « هیرون » با مدیریت جمشید گودرزی است که تعدادی از دوستان دهه ی شصت من از جمله علی اسپرغم ، محمود دانا ، اسفندیار محمودی ، نوذر فولادی را در آن گروه ، در کنار هم نشانده است . اول شبی که  محمودی و اسپرغم آمدند ، نوذرفولادی نوشت :

چیزی به بساط هم دلی ها کم نیست

هی حال و هوای دلمان مبهم نیست

غم نیست هر آن کجا که محمودی هست

درد است هر آن کجا که اسپرغم نیست

اسپرغم نیز در جواب نوشت :

مردیم در آرزوی یک دم شادی

عشق است و هزار درد مادر زادی

بهر دل خود قافیه ای می جستم

رفتم به سراغ نوذر فولادی

نوذر در پاسخ نوشت :

از این که در قافیه هایت جا دارم ، عاشقانه قیافه به خودم می گیرم ...

من تقدیم به نوذر  نوشتم :

از مزرع شعر ، بافه می گیرد او

دور از ختن است و نافه می گیرد او

در قافیه ی شعر علی اسپرغم

می ایستد و قیافه می گیرد او

نوذر پاسخ داد :

با نام شما همیشه نامی هستم

در حلقه ی این خواص  عامی هستم

هی نکته به نکته می نویسم با شوق

شاگرد محمد غلامی هستم

جمشید گودرزی نیز ، با نگاهی به خیام ، در اولین تجربیات ، این رباعی را سرود :

در دهکده ی خاطره ها رفتم دوش

دیدم دو هزار خاطره گشته خموش

قربان شما غلامی و اسپرغم

محمودی و دانای عزیز و باهوش

و من این رباعی را خطاب به نوذر سرودم که :

جمشید که در سخنوری ظاهر شد

نوذر تو بیا که نان ما آجر شد

در پیش خودش نشاند اسپرغم را

یک شب نگذشته ناگهان شاعر شد


 نوشته شده توسط محمد غلامی در شنبه 94/12/1 و ساعت 11:19 صبح | نظرات دیگران()

صبح روز سوم اردیبهشت 94 این پیامک از طرف دوستم عبدالحسین کشتکار رسید : 

نمی دونم رفیقا در چه حالی

جواب ما نمی دی بی خیالی

منم چشم انتظار مقدم تو

گذشت افسوس بر من ، روز ، سالی

فورا در پاسخ سرودم : 

 سرم چون بافه ی خشک بلالی

به روی دال قامت مثل ذالی

تنم در ازدحام غصه و درد

چو سوزن که شود گم در جوالی


 نوشته شده توسط محمد غلامی در پنج شنبه 94/2/3 و ساعت 10:28 صبح | نظرات دیگران()

عبدالحسین کشتکار طی پیامکی نوشت :

سلام ای گل ! سلام ای نازنینم !

الهی گلشنت پژمان نبینم  !

نباشد گرد غم بر ماه رویت 

لبت را دایماً پر خنده  بینم  !

در پاسخ سرودم :

درود ای نقش مهرت بر جبینم  !

وجودت باغی اندر سر زمینم

به تقلید از تو می گویم دوبیتی

که اندر محضر تو خوشه چینم


 نوشته شده توسط محمد غلامی در یکشنبه 94/1/16 و ساعت 8:55 صبح | نظرات دیگران()

بین من و آقای عبدالحسین کشتکار ، سال هاست که گفتگوهایی منظوم جریان دارد . بخشی از این گفتگو ها را می آورم :

عبدالحسین کشتکار :

بناری یا برازجانی؟ِ تو ای دوست

و یا شاغل به کنگانی تو ای دوست؟

نشینم همچو یعقوب انتظارت

که عشقِ پیرِ کنعانی تو ای دوست

گفتم :

لبم پر خنده امّا دل غمینم

عرق از شرم دارم بر جبینم

برازجان آمدم  برگشتم امّا

به رغم آرزو کنگان نشینم

گفت :

به هر جایی که باشی ، زنده باشی

به دور از غم ، خوش و فرخنده باشی

سر و گردن فرود آریم  پیشت

مباد آن دم که تو شرمنده باشی

گفتم :

ز هجرِ رویِ یاران بی قرارم

رفیقان را سراسر جان نثارم

در این تنهایی و دردِ جدایی

رهینِ شعرهای کشتکارم

گفت :

نمی پرسی دگر حالِ خرابم

ز دل در آتش و گشته کبابم

ز هجرانِ تو از جورِ زمانه

چو مار زخمی اندر پیچ و تابم

گفتم :

سلام ای کشتکارِ با مروت

شدم محروم تو از روی و صحبت

اگر چه نیست دیدارت میسر

ولی شعرت مرا باشد غنیمت

گفت :

به کنگان هم برایم همدمی تو

به زخم هجر جانا مرهمی تو

دعا گوی تو هستم تا که هستم

فرشته خوی ، لیکن آدمی تو

گفتم :

به قربان تو و مهر و وفایت

فدای قلبِ پاک و با صفایت

تو خود لبریز احساسی که امروز

پیاپی شعر می گویم برایت

گفت :

پیامی می نوازم سویت ای دوست

خبر گیرم ز حال و کویت ای دوست

اگر چه دوری از چشمان عبدی

ولیک از دور بوسم رویت ای دوست

گفتم :

عرق صف بسته بر لوح جبینم

که یاران جمع و من خلوت نشینم

الهی  فرصتی  یابم   دوباره

که رویِ شادِ عبدی را ببینم

گفت :

به یک تک زنگ ما را میهمان کن

سرافرازم چو کوهِ  گیسکان کن

اگر خواهی کنی کامل محبت

پیامی سویم از سویت روان کن

گفتم :

دلت شادان و اقبالت جوان باد

کلاهت بر فرازِ آسمان باد

دلت مثلِ خلیجِ پارس ، سرسبز

ستبرِ قامتت چون گیسکان باد !

گفت :

دل ما بی رخِ  ماهت پریش است

بسی آشفته چون شب های پیش است

فشاندی بذر مهرت را در این دشت

قدم را رنجه بنما ، وقتِ خیش است

گفتم :

من از رویِ تو دارم بی قراری

که دورم گشته آن رویِ بهاری

دریغا دورم از دیدارِ رویت

چرا ای دوست واتساپی نداری

گفت :

دلم آشوب و احوالم خراب است

تمام نقشه هایم نقشِ آب است

عزیزِ دل ! مرا معذور دارید

که هرچه می کشم از واتساپ است


 نوشته شده توسط محمد غلامی در جمعه 93/7/18 و ساعت 2:10 عصر | نظرات دیگران()

اصراری ندارم ثابت کنم دوم خردادی واقعی کیه ولی از بین عزیزانی که به من پیام داده اند ، پیام تبریک خانم معصومه خدادادی را می آورم:
خانم خدادادی نوشت:
مبارک زادروزت ای غلامی
که خود استاد هر شعر و کلامی
ببخشا!،باز هم مانند هر سال
ندارم هیچ کادو ،جز سلامی 
پاسخ دادم:
زکنگان می کنم از دل سلامت
شدم سرشار شادی از پیامت
از این خوشتر نباشد هدیه امروز
که نامم را نشاندی در کلامت
نوشت :
نکردی دعوتم سی شوم و چاسی
نه مرغی ، نه تلیت نون و ماسی
و مو گفتی که خم مهمونت ایموم 
زدیم پی ای گپت تیر خلاصی
نوشتم :
نه کنگون ، نه برازگون ، نه بنارم
نه بی کارم ، نه اصلا گیر کارم
مو زهلم می ره دعوت راسیاوو
نهی خرداد ، تو حال فرارم


 نوشته شده توسط محمد غلامی در یکشنبه 93/3/4 و ساعت 8:47 صبح | نظرات دیگران()
<      1   2   3   4   5   >>   >
درباره خودم

ادبیات و فرهنگ
محمد غلامی
شعر ، خاطره ، مقاله و...

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 65
بازدید دیروز: 154
مجموع بازدیدها: 462225
جستجو در صفحه

لینک دوستان
اندیشه نگار
پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار
بنارانه
لحظه های آبی( سروده های فضل ا... قاسمی)
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
دیباچه
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
طراحی سایت و تولید نرم افزار تحت وب
پارمیدای عاشق
افســـــــــــونگــــر
جاده های مه آلود
جوان ایرانی
عصر پادشاهان
ل ن گ هــــــــک ف ش !
وبلاگ شخصی مهندس محی الدین اله دادی
•°•°•دختـــــــــــرونه هـــای خاص مــــــــــــن•°•°•
بلوچستان
رایحه ی انتظار
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
نغمه ی عاشقی
بهارانه
محمد جهانی
کانون فرهنگی شهدا
پژواک
سایت مشاوره بهترین تمبرهای جهان دکترسخنیdr.sokhani stamp
****شهرستان بجنورد****
کلکسیون تمبرخانواده شهید محمدسخنی وجمیله رمضان
+O
سایت طنز و کاریکاتور دکتررحمت سخنی
ما با ولایت زنده ایم
عمو
سلام دوستان عزیزم به وبلاگ جبهه بیداری اسلامی خوش آمدید
طراوت باران
نیمکت آخر
تنهایی......!!!!!!
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
هستی تنهاااااا.....
►▌ رنگارنگ ▌ ◄
♥نقطه سر قبر♥
.: شهر عشق :.
تراوشات یک ذهن زیبا
پیامنمای جامع
بوی سیب
سایت روستای چشام
نرگس 1
فقط عشقو لانه ها وارید شوند
*×*عاشقانه ای برای تو*×*
رازهای موفقیت زندگی
دوره گرد...طبیب دوار بطبه...
برادران شهید هاشمی
شهداشرمنده ایم _شهرستان بجنورد
به تلخی عسل
عشق
@@@باران@@@
دریایی از غم
غدیریه
ऌ عاشق بی معشوق ऌ
گروه اینترنتی جرقه ایرانی
.:مطالب جدید18+ :.
غزل باران
wanted
آتیه سازان اهواز
دُرُخـــــــــــــــــــــــش
رویابین
اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما...
کنیز مادر
نوری چایی_بیجار
روان شناسی * 心理学 * psychology
صاعقه
تینا!!!!
مهربانی
خیارج سرای من است
شَبـَــــــــــــــکَة المِشـــــــــــــکاة الإسلامیــــــــــة
مشق عشق ناز
سکوت پرسروصدا
دخترونه
ماه مهربان من
خودم وخودش

آشنایی با زبان تات
دلنوشته های یه عاشق!
علم نانو در زندگی
جامع ترین وبلاگ خبری
مهندسی پیوند ارتباط داده ها ICT - DCL
شایگان♥®♥
خواندنی های ایران جهان
احساس ابری
حرف های نگفته دلهای شکسته بارانی از غم
چیزهای جالب
متن ترانه ماندگارترین آهنگ های ایرانی
☻☺♫♪ دو دخـــــــتـــر ♣ ♠
به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
جـــــــــــوکـ فــــــــــا
افسانه ی دونگ یی
محمدملکی
دوستانه
جوک و خنده
$عسل، شیرینی قلبها$
fazestan
زادگاهم بنارآبشیرین را دوست میدارم
قلب خــــــــــــاکی نوجوونی
Love
جزیره صداها
معماری
ساعت شنی
سایت گوناگون دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
طب پزشکی قانونی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
طب سالمندان دکتررحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
طب اورژانس دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
داستانهای واقعی روابط عمومی Dr.Rahmat Sokhani
لوگوی دوستان
پیوندهای روزانه
خبر نامه